حمایتهایی که از تولید فیلم جنگی صورت میگرفت، بستر را برای ورود فیلمسازان کمتجربه فراهم میکرد. به همین خاطر سیاهمشقهای زیادی به خصوص در سالهای اولیه دهه 70، در ژانر دفاع مقدس ساخته شدند.
جالب این که تقریباً تمام این کارگردانان، در فیلمهای بعدیشان به سراغ گونههای دیگر رفتند و دیگر فیلم جنگی نساختند. در واقع سینمای جنگ که بیشک مهمترین دستاورد سینمای پس از انقلاب در گونههای سینمایی است، به مثابه سکوی پرشی برای ورود به سینمای حرفهای استفاده میشد.
به همین خاطر بود که جز چند استثنا، تمام داشتههای سینمای جنگ را آثار فیلمسازانی چون ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور، کمال تبریزی و احمدرضا درویش تشکیل میدادند.
به همین خاطر هر گاه این فیلمسازان به جای فیلم جنگی، در گونههای دیگر فیلم میساختند، نفسهای سینمای دفاع مقدس به شماره میافتاد.امسال اما اتفاق دیگری افتاده است و در غیاب تمام فیلمسازان برجسته سینمای دفاع مقدس، شاهد حضور پربار این ژانر در جشنواره هستیم.
حالا موقعیت کاملاً بر عکس شده است. یعنی فیلمسازانی که تاکنون در ژانرهای دیگر فیلم ساخته و به موفقیت هم رسیده بودند، به سراغ فیلم جنگی آمدهاند. یعنی این بار نه از اعتبار سینمای جنگ برای ورود به سینمای حرفهای که از اعتبار فیلمساز برای اعتلای این سینما استفاده شده است.
این چنین است که خسرو سینایی، مازیار میری، کیومرث پوراحمد و... امسال اولین تجربههایشان در گونه سینمای دفاع مقدس را به تصویر کشیدهاند.حالا دیگر سینمای دفاع مقدس در انحصار چند نام آشنا نیست. به نظر میرسد که ژانر جنگی به تدریج به فرآیندی کاملاً طبیعی در سینمای ما بدل شده است.
البته همه چیز به کیفیت فیلمهای جنگی جشنواره امسال بستگی دارد. هر چند پیشینه این سینماگران و تسلطشان به ابزار، این امیدواری را ایجاد میکند که شاهد رقم خوردن فصلی تازه در سینمای دفاع مقدس باشیم.